سلام به مخاطبان عزیز و گرامی: در سایت پژواک(سایت تخصصی تالاسمی) یه سری از دایه های مهربان تر از مادر  برای تالاسمی تصمیم های کبری ای گرفته که موجب جر و بحث بین شرکت های دارویی و بیماران شده است که در زیر آدرس این سایت/تایپیک را برای شما قرار داده ام تا مطالعه کرده و متوجه مطلب: " جناب آقای/ سرکار خانم "تشویش اذهان بیماران" !!! " شوید. با تشکر از شما عزیزان و همسفران.

http://www.pejvakcenter.com/forum/viewtopic.php?p=6320#6320

 

 

 

جناب آقای/ سرکار خانم "تشویش اذهان بیماران" !!!

ســــــــــــلام علیکم

احتراماً پیرو نامه شماره 8817 به تاریخ 11/7/88 و پیرو نامه شماره1024/5/88 به تاریخ 14/6/88 به استحضار "تشویش اذهان بیماران" می رسانم؛ اخیراً نامه هایی که اینجانب اسمشان را "مویه های دایه های مهربان تر از مادر" !! گذاشته ام بین چند شرکت داخلی و تنی چند از "پدر خوانده ها" و "مادر ترزاها" و "دایه های مهربان تر از مادر" رد و بدل شده است. و چنان فریاد انا الحق و مویه و زاری به راه انداخته اند که توجه هر رهگذر ناشنوایی را به خود جلب نموده اند. در این نامه قصدم پاسخ دادن به گروه دوم نیست، زیرا چندین هزار مرتبه جواب داده ایم و به بند کفشان مبارک هم نگرفته اند!

در این به ظاهر نامه قصدم جواب دادن به گروه اول ویا همان شرکت های دارویی داخلی است، نه تمسخر و شوخی. بلکه کاملا جدی! هر چند مخاطبان لطف دارند و هزار مدل اسم برای دست نوشته هایم می گذارند!!

یک جمله کوتاه در جواب این گروه اول بدهم و لازم هم نیست که وقت گرانبهایتان را صرف خواندن بقیه مطلب به هدر بدهید!! و همین جمله کوتاه فصل الخطاب می باشد!!

"عطر آن است که خود ببوید، نه اینکه عطار بگوید."

آری عطر خود باید بوی خوب و خوش بدهد، نه اینکه عطار با رشوه و کادوهای آن چنانی و این چنانی!! بوی نداشته اش را در بوق و کرنا کند و به زور قدرتِ دولتی به خورد ملت ضعیف و به خواب رفته دهد!

جناب شرکت های دارویی داخلی محصول شما مورد شک و ترددید و اتهام است چون تاییدیه و مجوزش را از جایی دریافت نموده که خود مورد شک و ترددید و اتهام و رانت و ... می باشد. خانه ای که شماها ساخته اید و غمپوزش را در می کنید از پای بست ویران است و محکوم به "چیز"! است! داروی شماها ناشناخته و چیز! است. مثل تمامی شرکت های تجهیزات پزشکی مورد استفاده تالاسمی.

- آخه برادر من تمام اساتید و پزشکان معتبرمان را محکوم به کوچ کرده اید، با کدام استاد کار بلد این کار ها را انجام داده اید؟!! -

مثل سرنگ هایی که به بیماری شب ادراری دچارند و اسکالپ هایی که یادشان رفته نوک شان را تیز کنند و یا آلوده اند. مثل چسب هایی که چسب نیستند و نچسبند! مثل پمپ های تزریق دسفرال که بسیار هوشمندانه دلسوزند و دلشان برای تالاسمی می سوزد و از حرکت می ایستد، تا خدای نکرده تزریق های مکرر بیمار تالاسمی را آزار دهد!! مثل فیلترتزریق خون ... ، مثل ست خون ... ، مثل هزار درد بی درمان که هوار شدن روی زندگی تالاسمی و مدیرانی که مویه کنان جلوی دوربین می آیند که ما به راحتی و آسایش بیماران می فکریم!!

جناب شرکت های دارویی داخلی عزیز مراحل ثبت فرآورده شما در جاهایی انجام می شود که آن کشورها از مستمرات کشور عزیزمان می باشد! حنای شما پیش هیچ کس رنگی ندارد و همه هم می دانند که ...، و این را هم بدانید چهار الی پنج کشوری که پشت پونز نقشه گم و گورند عرصه ی جهانی نمی گویند! معمولاً به آنها "دوغوز آباد ممد حسنی اینا" می گویند و لا غیر!!

جناب شرکت های دارویی داخلی عزیز گرامی با عرض شرمندگی لطفاً شما به مصادیق تشویش اذهان بیماران و به مخاطره افتادن سلامت مان فکر نکنید! فقط به فکر ضرر و زیان! خودتان باشید که آیا با این کادوهای گران قیمت می ارزد که این دارو را تولید کنید یا نه؟!!

جناب شرکت های دارویی داخلی عزیز و گرامی خود شما نیز می دانید و می توانید به این داستان غم انگیز جامعه ی تالاسمی  پایان دهید چون هم قدرت و هم نفوذ در خودکار پر توان و پر تلاش تان وجود دارد! اما ...

 

و اما پیشنهاد خارج شدن از این همه زور گویی و فشار به بیماران تالاسمی:

تمامی داروهایی که در عرصه ی جهانی! و ایران! عزیز وجود دارد را به صورت انتخاب آزاد در درمانگاه های تالاسمی قرار دهید به اندازه کافی و بی هیچ لابی و توزیح و توصیه ای. آن وقت ببینیم بیمار تالاسمی کدام را انتخاب می کند؟! و کدام را پس می زند؟! هیچ هزینه ای هم برای کسی ندارد. به شرط اینکه یارانه برخی شرکت ها حذف نشود تا بیمار مجبور به پرداخت هزینه شود همه به صورت یکسان و مساوی که اگر قرار است پول بدهند برای همهی شرکت ها یکسان باشد.

 

به امید روزی که ... !!!

 

از بس که دچار نحسی و چله شدیم

از خواب و خوراک و زندگی ذله شدیم

پا بر سر ما گذاشت هر کس برخاست

یک عمر برای دیگران پله شدیم ! ! 

میم.دال