صدای قلب تالا رو کی شنید ؟
صدای قلب تالا رو کی شنید ؟
دوستان و هموطنانی که این حرف ها رو میخونید کدوم یک از ما خواستیم صدای قلب تالا رو بشنویم؟!
صدای قلبی که با تمام توان میگه میتپم چون میتوانم و با هر تپش خود اعلام میکند این صدای انسانیت است که قطره قطره آن در درونم جاری است .
بله این صدایی است که در زندگی بچه های تالا هیچ وقت تکراری نمیشود چرا که سرشار از عشق و امید به زندگی است.
عاشقانی که میخواهند با اراده ای همانند فرهاد کوهی آهنین از مشکلات را که در اعماق قلب و وجودشان سنگینی میکند از سر راه خود بردارند و به زندگی شیرین که استحقاق آنرا دارند دست یابند .
ولی چه کسانی نمیخواهند تیشهای از جنس " اکسجید " در دستان پرتوان فرهاد ( بخوانید بچه های تالا ) قرار گیرد تا به همه ثابت کنند که لیاقت شیرین را دارند .
حال شما دوستان بگوئید چه کسی میخواهد صدای قلب تالا در دل کوه بیستون ( ظاهرا کوهی است از جنس آهن ) از بین برود؟!
شاید بگوئید کار خسرو است شاید هم بگوئید کار كاره وزیرشه!!
شاید هم بگوئید :
"امشب صداي تيشه از بيستون نيامد / شايد به خواب شيرين فرهاد رفته باشد"
دوستان لطف کنید نظر خودتون رو بنویسید شاید من هم بفهمم این ماجرای جدایی"اکسجید" و "تالا" و "خسرو" از چه قراره ؟!؟!؟!
به قلم : دوستم شايد دور شايد نزديك
(نویسنده این مطلب منت بر سر دوست شون گذاشتند و قرارنویسنده مهمان و همکار آینده این وبلاگ باشند. پس ما به نوبه ی خود خیرمقدم خدمت ایشان عرض می نماییم و مقدمشان را گلباران
)
این وبلاگ در مورد مسائل و مشکلات بیماران و افراد تالاسمی ایران و شهرستان بهشهر و دغدغه های نویسندگان آن در مورد جامعه تالاسمی و جامعه ای که در آن زندگی می کنند می باشد. و وابسته به هیچ گروه و یا جناح و یا سازمانی نیست.